brat

James McTeigue

او اولین بار در اواخر دهه 1980 وارد صنعت فیلم شد و به عنوان دونده یا دستیار تولید در تعدادی از فیلم های کوچک استرالیایی ایفای نقش کرد. در سال 1991 نقش او دستیار کارگردان شد و سومین دستیار کارگردان در یک فیلم استرالیایی دیگر به نام دختری که دیر آمد. در سال 1994 او دستیار دوم کارگردان در زندگی روستایی بود، فیلمی اقتباسی بر اساس محصول تئاتر ملی مایکل بلیکمور از عمو وانیا، که مخاطبان بسیار بیشتری نسبت به کارهای قبلی او داشت. او همچنین دوباره به عنوان دستیار دوم کارگردان در یک فیلم تلویزیونی استرالیایی کوچک بازی کرد. مک تیگ در سال 1994 به عنوان دستیار دوم کارگردان برای No Escape و فیلم بودجه کلان Street Fighter وارد جریان اصلی هالیوود شد. در سال 1996 مک تیگ دوباره به عنوان دستیار دوم کارگردان در یک فیلم تلویزیونی آمریکایی بازی کرد و یک فیلم استرالیایی کوچک که در همان سال تکمیل شد. در سال 1997 او دومین دستیار کارگردان برای فیلم جنگ جهانی دوم جاده بهشت ​​و همچنین چاه بود، در آن سال او همچنین به عنوان دستیار اول کارگردان برای مجموعه تلویزیونی Big Sky کار کرد. سال بعد او دستیار دوم کارگردان برای فیلم علمی تخیلی آمریکایی شهر تاریک و همچنین فیلم استرالیایی کارخانه قند بود. در سال 1999 مک تیگ قرار بود به عنوان دستیار دوم کارگردان برای فیلم ماتریکس ایفای نقش کند تا اینکه دستیار اول کارگردان، یکی از دوستان مک تیگ که در مورد پروژه به او گفته بود، مجبور به انصراف شد و واچوفسکی ها مک تیگ را دستیار اول کارگردان ساخت. این فیلم در سال 1999 اکران شد و به موفقیت بزرگی دست یافت. سال بعد او به عنوان دستیار اول کارگردان در فیلم محبوب استرالیایی به دنبال علیبرندی و همچنین نقاب میمون بازی کرد. در سال 2000 مک تیگ با جورج لوکاس کار کرد و اولین دستیار کارگردان برای فیلم Star Wars: Episode II - Attack of the Clones شد که در سال 2002 منتشر شد. پس از آن، او همچنین اولین دستیار کارگردان برای هر دو دنباله Matrix، The Matrix Reloaded و The بود. انقلاب های ماتریسی در سال 2005 مک تیگ اولین کارگردانی خود را با فیلم V for Vendetta که توسط Wachowskis نوشته و تهیه شده بود، انجام داد. پس از صرف زمان زیادی برای مجموعه فیلم های ماتریکس، آنها این فرصت را به مک تیگ دادند تا کارگردانی کند، و ابتدا نسخه ای از رمان گرافیکی وندتا را در طول پس از تولید انقلاب های ماتریکس به او نشان دادند. برادران وارنر از نحوه شکل‌گیری فیلم The Invasion به کارگردانی الیور هیرشبیگل ابراز نارضایتی کرد و جیمز مک تیگ را برای ۱۷ روز دیگر فیلمبرداری بر اساس بازنویسی‌های واچوفسکی‌ها به خدمت گرفت. این فیلم در سال 2007 با مشارکت مک تیگ و واچوفسکی ها منتشر شد. در سال 2008 او کار کارگردانی واحد دوم را روی مسابقه سرعت واچوفسکی انجام داد. McTeigue کارگردانی Ninja Assassin، تولید شده توسط Wachowskis، که در سال 2009 منتشر شد. در همان سال گفته شد که او در حال کارگردانی راه‌اندازی مجدد سری فیلم‌های سوپرمن بود، شایعه‌ای که او نه تایید و نه رد کرد، اما برادران وارنر در نهایت کار راه‌اندازی مجدد فرنچایز سوپرمن را به زک اسنایدر سپرد. در سال 2012، او فیلم هیجان انگیز کلاغ را کارگردانی کرد، روایتی داستانی از آخرین روزهای زندگی ادگار آلن پو، که در آن شاعر و نویسنده به تعقیب یک قاتل زنجیره ای می پردازد که قتل هایش آینه قتل های داستان های پو است. او دوباره با Wachowskis همکاری کرد تا مکزیکو سیتی، بمبئی و بخش‌هایی از واحدهای ریکیاویک را در درام علمی تخیلی Sense8 نتفلیکس که در سال 2015 عرضه شد، کارگردانی کند.مک تیگ اعتبار کارگردانی را در دو قسمت دریافت کرد. در طول سال‌ها، مک‌تیگ به‌عنوان کارگردان فیلم‌های Osiris Release،  کربن تغییریافته ریچارد کی مورگان، Message from the King، Bloodsport  و Alien Sleeper Cell  مرتبط بوده است، اما تا کنون مه 2016 هیچ یک از آنها به جلو حرکت نکرده اند. در سال 2021، مک تیگ به همکاری خلاقانه خود با لانا واچوفسکی ادامه داد و تهیه کننده رستاخیز ماتریکس بود.